یکی از ارکان اصلی در زندگی بشر، انجام معاملاتی است که برای برطرف کردن نیازهای‌شان در میان آنها انجام می‌شود. این معاملات از پوشاک و خوراک گرفته تا حمل و نقل را شامل می‌شود که یک‌طرف معامله در عوض دریافت چیزی، چیز دیگری را پرداخت می‌کند. نکته قابل توجه این است که بعضی از معاملات از سود زیادی برخوردار هستند و در مقابل بعضی از این تبادلات سود چندانی نداشته بلکه در بعضی از موارد همراه با ضرر هستند.
 
مردم جامعه بخاطر ترس از خسارت در انجام بده‌بستان‌های‌شان، تلاش می‌کنند با اهل انصاف معامله کنند که تا حدّ امکان از او شناخت کافی داشته باشند. بنابراین بخش مهمّی از سود و ضرر این تبادل، بستگی به کسی دارد که قصد تبادل با او را داریم. ذکر چند نمونه به درک این مهم کمک می‌کند، که بدانیم ما خواسته و ناخواسته، مدام در حال معامله هستیم. گاهی میخواهیم لباسی بخریم، به نوع جنس لباس، دوام آن، زیبایی آن، قیمت آن، محل تولید آن و... توجه می‌کنیم، تا در مقابل پولی که می‌پردازیم کالایی مناسب دریافت کنیم، نه اینکه لباسی بی‌کیفیت بخریم و پول‌مان هدر برود. معامله همیشه با پرداخت پول و دریافت جنس و امثال آن خلاصه نمی‌شود. گاهی یک ساعت از وقت خود را برای چیزی خرج می‌کنیم و در پایان با بررسی آنچه که به دستمان آمده می‌توانیم ضرر یا سودش را بفهمیم.
 
انسان‌ها دائما با پرداخت ثانیه به ثانیه از عمرشان مشغول معامله هستند. ثانیه، دقیقه و ساعت می‌دهند، اما آنچه دریافت می‌کنند نشانه و بیانگر آن است که معامله سود داشته است یا ضرر؟! جوانی، آبرو، پدر و مادر، خانواده، بدن سالم و بسیاری دیگر از جمله دارائی‌های انسان‌ها است که در این دنیا با آنها در میان مردم تعامل می‌کنند، اما همه این معاملات سودآور نیست. بعضی از این سرمایه‌ها بسیار ارزشمند هستند و اگر در این معامله ضرری رخ دهد، جبران آن در برخی موارد غیر ممکن است.
 
قرآن کریم بعضی از معاملات را سود آور و بعضی را مایه خسران معرفی می‌کند. به عنوان نمونه در جائی درباره تجارت کافران میگوید: «أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَ مَا کَانُوا مُهْتَدِینَ، آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی» فروخته‌اند؛ و (این) تجارت آنها سودی نداده و هدایت نیافته‌اند.(سوره بقره،آیه16)؛
 
هدایت یا همان شناخت خوبی‌هایی که خداوند از طریق پیامبر درون و بیرون به انسان‌ها آموخت، اما آنها به طمع سود، هدایت را فروخته و در عوض آن گمراهی و تباهی را برای خود خریدند. به بیان دیگر آخرت خود را به دنیا فروختند «أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ فَلاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ». اینها همان کسانی هستند که آخرت را به زندگی دنیا فروخته‌اند؛ از این‌رو عذاب آنها تخفیف داده نمی‌شود و کسی آنها را یاری نخواهد کرد.(سوره بقره،آیه86)؛ این آیات گرچه در ابتدا راجع به کفار است، ولی شامل همه انسان‌ها می‌شود.
 
قرآن کریم در مورد بعضی از معاملات بی‌حاصل منافقان هم می‌گوید: «مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لاَ یُبْصِرُونَ» آنان(منافقان) همانند کسی هستند که آتشی افروخته(تا در بیابان تاریک راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند(طوفانی می‌فرستد و) آن‌ را خاموش می‌کند و در تاریکی‌های وحشتناکی که چشم کار نمی‌کند، آنها را رها می‌سازد.(سوره بقره،آیه17)؛ یعنی تمام تلاش خود را می‌کند و برای این معامله از عمر و مال خود هزینه می‌کند ولی چون راه درست و جنس مناسب را انتخاب نکرده ضرر می‌کند و در نهایت همه آنچه برای آن تلاش کرده از بین می‌رود و او در ظلماتی قرار می‌گیرد که توان دیدن ندارد.


 اما در طرف دیگر قرآن‌ کریم از یک معامله پر سود نیز خبر می‌دهد که خریدار جنس، خدای متعال است و در عوض آن زندگی جاوید و سعادت‌مند را پرداخت میکند «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ، خداوند از مؤمنان، جان‌ها و اموال‌شان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که) در راه خدا پیکار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده‌اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!(سوره توبه،آیه111)؛
 
همانطور که اشاره شد یکی از ارکان اصلی در معامله آن است که بدانیم با چه کسی معامله میکنیم. اگر طرف معامله خدای متعال باشد، هیچ‌گاه ضرری متوجه انسان نمی‌شود و هر چه این معامله بیشتر و بزرگتر باشد، سود بیشتری برای انسان خواهد داشت. در عوض پرداخت جان و مال که در نهایت از بین رفتنی بود، بهشت را از خداوند دریافت می‌کنند. این انسان‌ها در هنگام معامله با خدا، هر معامله دیگری را کنار می‌زنند و تجارت های دنیایی به ظاهر پرسود، آنها را از تجارت با خدای هستی غافل نمیکند. «رِجَالٌ لاَ تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَ لاَ بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلاَةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ» مردانی که نه تجارت و نه معامله‌ای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‌کند؛ آنها از روزی می‌ترسند که در آن، دل‌ها و چشم‌ها زیر و رو می‌شود.(سوره نور،آیه37)؛
شخصی در مجلسی که حضرت امیر المومنین( ع) حضور داشت دنیا را مذمت کرد. حضرت در جملاتی زیبا دنیا را توصیف کرده و در فرازی فرمود «وَ مَتْجَرُ أَوْلِیَائِهِ اکْتَسَبُوا فِیهَا الْجَنَّةَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الرَّحْمَة » اولیای الهی دنیا را محل تجارت می‌بینند که در آن بهشت را می‌خرند و سود آنها هم رحمت الهی است.(الزهد؛النص؛ص47)؛ بعضی از معامله در دنیا سود و برخی ضرر می‌کنند. بنابراین انسان دائما در حال معامله است که سود و ضررش را خود او تعیین می‌کند. اینکه با خدا باشد یا شیطان نتیجه این تعامل را مشخص می‌کند.
محمدرضا قضایی نجف آبادی